دیدگاه: جستجوگرهای بومی و گوگل
امید داشتیم جملات حرص دهنده با پسوند “ملی” در حوزه فناوری اطلاعات که اصلا ملی نبوده و مانند خار بر تن کاربلدها در ۸ سال گذشته رفته، فراموش شده و تکرار نشود.
به نقل از خبرگزاری خبرآنلاین، چندی پیش یکی از خبرگزاری ها گفتگویی با سرپرست پژوهشکده فناوری اطلاعات یا پژوهشگاه فضای مجازی داشتند، که به چند جمله اظهار شده در این گفتگو توجه فرمایید…
۱- «در زمینه تولید داخل ۲۰ سال گذشته مرکز تحقیقات مخابرات به سمت تولید تکنولوژی سوئیچ و روتر که تکنولوژی به روز دنیا بود حرکت کرد که اگر این تولید ملی هدایت میشد امروز شاهد کارخانههایی در حد “سیسکو” در کشور بودیم.»
این جمله یعنی عدهای در این مرکز ۲۰ سال پول بیتالمال را هدر داده و در تخیل خود میخواستهاند “سیسکو” شوند!
اینها یا سیسکو نمیدانند چیست! و یا مردم و خبرنگارانی که این خبر را تهیه کردهاند، هیچ فرض کردهاند.{اصلا خبرنگار وظیفه دارد در این مواقع بر اساس رسالت ذاتی خود، مصاحبه شونده را به چالش بکشاند. هر چند خبرنگاران این خبرگزاری که با وی مصاحبه کردهاند بارها نشان دادهاند که اصلا آی.تی نمیدانند چیست!} وگرنه هیچ مقامی در ۸ سال گذشته به خود جرات نمیداد از واژه “ملی” سوءاستفاده کرده و بعد در پایان دولتی که برای همیشه به تاریخ پیوست بگویند اشتباه کردیم، باید از واژه “بومی” به جای “ملی” استفاده میکردیم.
توجه کنید سالها با نام “ملی” و قرار دادن این کلمه روی پروژههای دوزاری، چقدر هزینه کردهاند و حالا متوجه شدهاند که نباید از واژه “ملی” استفاده میکردهاند. داستان “اینترنت ملی”، “شبکه ملی اینترنت”، “ایمیل ملی” و … را حتما یادتان است؟ حالا بعد از گذشت سالها میگویند اشتباه کردیم، بخشنامه کردیم که از واژه “بومی” استفاده کنیم نه “ملی” و بعد نام اشتباه در اشتباه “شبکه ملی اینترنت” را گذاشتند “شبکه ملی اطلاعات” و …
یعنی ما (نه مردم بلکه مدیرانی که باید به ما یاد میدادند) سالها نمیدانستیم دنبال چه چیزی هستیم و چه میخواهیم و فقط بودجهای سالانه و کلان برایش تعریف کرده و وب سایت میساختهایم، سرور خریده و ستاپ میکرده ایم و اتاق سرور میساختیم و به آن میگفتیم دیتاسنتر! آخر سر هم که کم می آوردیم یک جملهای در مورد تحریم میگفتیم و این گونه گزارش به مقامات ارشد میدادیم.
۲- در این اظهار نظر اشارهای به پروژه موتور جستوجوی “پارسی جو” شده {ابتدا به آن جستوجوگر ملی گفتند و بعد دیدند خیلی ضایع است به آن جستوجوگر بومی گفتند} و تخیل زده شده که این موتور رقیب گوگل در ایران میشود. در بخش دیگر ایشان گفته اگر گوگل در ایران دفتر داشت رقابت با آن سخت میشد و …
این جمله را هم از نظر فنی و هم از لحاظ غیرفنی میتوان مورد نقد قرار داد. اینها نمیدانند که وقتی دانشجویان کامپیوتر و آی.تی مطالبشان را میخوانند چه حالی به آنها دست میدهد! مانند خودروسازی رقیبی وجود نداشته و حال و روز پروژههای موتور جستوجو چنین است که میبینیم، وای به حال روزی که یکی از آنها بخواهد باشد! موتور چینی بایدو که ۲۱ هزار مهندس و برنامه نویس و … داشته با بانک آلمان و گلدن ساچز روی پروژههای مشترک کار میکنند، حالا شما که فاز اول پروژه خود را هم نتوانستهاید راه بیندازید(بعد از چند سال) چگونه میخواهید با گوگل رقابت کنید؟ نسخه اول موتور جستوجوی “پارسی جو” در اسفند ۱۳۹۱ باید با ۳۰۰ میلیون سند فارسی عرضه میشده و نسخه دومش نیز با ۵۰۰ میلیون سند باید خرداد ۱۳۹۲ عرضه میشده است.
در موتور چینی بایدو (که ظاهرا آمال مدیران ایرانی چین است، ولی نمیدانند خود چینیها برای داشتن موتور قوی از تجهیزات امریکایی استفاده میکنند) ۷۴۰ میلیون صفحه، ۸۰ میلیون عکس و ۱۰ میلیون فایل مولتی مدیا وجود دارد. آنهم با ۲۱ هزار و ۸۰۰ مهندس و تکنسین و … حالا شما چگونه یا ۵ نفر آدم میخواستهاید ۵۰۰ میلیون صفحه وارد موتور جستوجو کنید؟ اگر چینیها میگویند ۷۴۰ میلیون صفحه، این ۷۴۰ میلیون صفحه به صورت خالص چینی است و تریک و فریب در آن وجود ندارد. اما آیا الگوریتم موتورهای ایرانی و کراولینگ کردن شان و کپی برداری شان از موتورهای گوگل و …. را حساب کردهاید که می گویید ۵۰۰ میلیون سند؟ اصلا ایرانیها ۵۰۰ میلیون صفحه و سند دارند؟ که شما با یک چند سرور دست و پا شکسته میخواهید به کاربر ایرانی سرویس و خدمات دهید؟
در جای دیگری در مورد این موتور جستوجو آمده جوابگوی ۲۰ هزار کاربر در روز است. با ۲۰ هزار کاربر؟ در روز؟ میخواهید رقیب گوگل شوید؟ مگر تعداد کاربران ایرانی ۲۰ هزار است؟ یا دهها میلیون؟
حالا پژوهشگاه فضای مجازی چه کار کرده است؟ ظاهرا سرورهای خاک خورده “شبکه ملی اطلاعات” که با هزینه میلیاردی ساخته شده است را در اختیار این موتور جستوجو قرار دادهاند تا کارش توسعه پیدا کند.
تجربه کار با مدیران آی.تی ایرانی نشان میدهد که تخیلشان بالاتر از عملگرایی شان است و تفکر تجاری سازی محصول نیز با جیب بیتالمال عاقبت ندارد.
برخی برای پیشبرد منافع شان حتی ممکن است در آینده به اسم “ملی” در گوگل را هم تخته کنند اما باید خاطر نشان ساخت که:
یک مدیر آی تی وقتی صاحب پروژه میشود بر اساس بودجهای که تعریف میشود و مدت زمان انجام پروژه کار خود را شروع کرده و به اتمام میرساند. وقتی نتواند آن را پیاده سازی کند، در ژاپن هاراگیری میکند، در غرب از کار حرفهای دست میکشد و از خجالت سکته میکند و در کشور ما به سمت بالاتر ارتقاء مییابد.
کشف چیزی که سالها قبل اختراع شده و کپی برداری از آن اختراع و نامیدن ملی و بومی روی آن، از لحاظ اخلاقی نیز درست نیست.
مدیران آی تی باید دنبال راهکاری باشند که کاربران در عمل از آن رضایت داشته باشند، نه راه حل تخیلی که خودشان فکر می کنند قشنگ است!